اهمیت برندینگ رو برای استارتاپاِت دست کم نگیر
برندسازی فرآیند ایجاد یک درک قوی و مثبت از یک شرکت، محصولات یا خدمات آن در ذهن مشتری است. این کار میتواند با ترکیب عناصری مانند لوگو، طراحی، یک موضوع ثابت در تمام ارتباطات بازاریابی باشد. برندسازی موثر به شرکتها کمک میکند تا خود را از رقبای خود متمایز کنند و منحصربفرد باشند.
این بدان معناست که لحن صدای شما از طریق ایمیل، وب سایت، خدمات مشتری و هر نقطه تماس دیگری در کسبوکارتان یکسان باشد و مدام در حال تغییر نباشد که مشتری را سردرگم کند. اگر برند خود را تغییر دهید، باید لوگو و استایل خود را در همه جا چه آنلاین و چه آفلاین تغییر دهید. اطمینان حاصل کنید که یک نام تجاری ثابت ایجاد میکنید تا مشتریان متوجه حضور شما در هر کانال ارتباطی شوند.
بدون یک برندسازی قوی، واضح و قابل اعتماد، راضی کردن مردم حتی به امتحان محصولتان بسیارسخت خواهد بود. برندسازی که خیلی فراتر از یک لوگوی پرزرق و برق و یک طراحی خوب برای وبسایت است.
اگر استارتاپی بخواهد رشد کند، به سوددهی برسد و فعال بماند؛ لازم است ازهمان ابتدا به برندینگ فکر و روی آن سرمایهگذاری کند. اما چرا؟ چه دلایل قانعکنندهای وجود دارد برای اینکه موفقیت استارتاپها به برندینگ بستگی دارد؟ در این مقاله به این سوالات، پاسخ داده خواهد شد.
چرا برندسازی مهم است
نام تجاری به دلیل تأثیر کلی که بر شرکت شما میگذارد برای یک تجارت کاملاً حیاتی است. برندسازی میتواند نحوه درک مردم از برند شما را تغییر دهد، میتواند کسبوکار جدید را هدایت کند و ارزش برند را افزایش دهد، اما اگر اشتباه انجام شود یا به آن توجه نشود میتواند نتیجه عکس برای شما داشته باشد.
یک برند منحصربهفرد میتواند با ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبایتان و کمک به جذب و حفظ مشتریان با هزینهی بسیار کمتر، تأثیر زیادی بر سود شما داشته باشد. در تجارت الکترونیک، جایی که شرکتهای جدید (و در نتیجه رقبای جدید) هر روز ظهور میکنند، یک برند تثبیتشده میتواند دارایی ارزشمندی در جذب مشتری و ایجاد سود باشد.
صرف نظر از اینکه زمان و تلاش خود را صرف ایجاد یک برند جذاب میکنید یا به هیچ وجه به آن توجه نمیکنید، کسبوکار شما همچنان یک برند دارد. با این حال، ممکن است کاملاً متفاوت از نحوه دیده شدن شما باشد.
با ساختن دقیق برند خود از طریق داستانها، روابط، پیامهای بازاریابی و داراییهای بصری، این فرصت را دارید که انتظارات مشتریان خود را شکل دهید و یک رابطه منحصر به فرد ایجاد کنید که فراتر از رابطه خرید و فروش باشد.
مزایای برندینگ
برای درک بهتر اهیت برندینگ لازم است ابتدا با مزایای آن آشنا شوید.
نام تجاری ارزش کسب و کارتان را افزایش میدهد.
برندسازی هنگام تلاش برای ایجاد کسب و کار آینده مهم است و یک نام تجاری قوی می تواند با دادن اهرم بیشتر به شرکت در صنعت، ارزش یک تجارت را افزایش دهد. این باعث میشود که به دلیل جایگاه محکم آن در بازار، فرصت سرمایه گذاری بیشتریتری باشد.
سبب افزایش شناخت سبد محصولی میشود.
وقتی برندینگ سازمان موفق باشد، مشتریان با دیدن عناصر برند (رنگ، لوگو و … ) میتوانند برند را تشخیص دهند. سبد محصولی برند را میشناسند و میدانند که برند چه زمانی و چگونه برایشان کارآمد است. از همین بابت شناخت از برند باعث میشود که مخاطبان در زمان نیاز به سراغ گزینههای موجود بروند. گزینههایی که در دسترس ذهنشان است و خیلی سریع بر تصمیم خریدشان موثر است.
مشتریان را افزایش میدهد.
یک نام تجاری خوب هیچ مشکلی در ایجاد کسب و کار ارجاع نخواهد داشت. برندسازی قوی عموماً به این معنی است که تصور مثبتی از شرکت در بین مصرف کنندگان وجود دارد و آنها احتمالاً به دلیل آشنایی و اطمینان فرضی استفاده از نامی که می توانند به آن اعتماد کنند، با شما تجارت می کنند. هنگامی که یک برند به خوبی تثبیت شد، تبلیغات دهان به دهان بهترین و موثرترین تکنیک تبلیغاتی شرکت خواهد بود.
وفاداری مشتریان را افزایش میدهد.
برندها در کنار محصول و سیستم خوب نیازمند تعامل خوب با بازار هستند. تعاملی که منجر به افزایش جذابیت برند شود. اگر محصول باکیفیت باشد و تعامل خوبی شکل بگیرد، به مرور زمان وفاداری مشتری قابل مشاهده است.
سازمانی که مشتریان وفادار داشته باشد، هزینههای بازاریابیاش کم میشود. چرا که مشتری برایش مشتری میآورد. از طرفی امکان افزایش قیمت برایش فراهم میشود. سازمانهایی که مشتری وفادار دارند، راحتتر میتوانند قیمت را افزایش دهند و مشتری هم حساسیت کمتری نشان خواهد داد.
نخبگان را راحتتر جذب میکند.
محصول خوب، تبلیغات خوب، هویت برند جذاب، مشتریان وفادار و … همگی تصویر قدرتمندی در بازار خلق میکند. برندینگ بهتر صرفا به افزایش سهم بازار خلاصه نمیشود. برندهایی هستند که متخصصان و نخبگان آرزو دارند برایشان کار کنند. به Google یا Microsoft فکر نکنید. در کشور خودمان هم برندهای قدرتمندی هستند که افراد تمایل دارند برایشان کار کنند. برندینگ کارفرمای جذاب، یکی از محصولات برندینگ موفق است.
غرور و رضایت کارکنان را بهبود میبخشد.
هنگامی که یک کارمند برای یک شرکت با برند قوی کار میکند و پشتش به این برند گرم است، از شغل خود رضایت بیشتری خواهد داشت و در نتیجه احساس غرور بیشتری خواهد داشت. کار کردن برای برندی که از اعتبار بالایی برخوردار است و در بین عموم مردم مورد توجه قرار می گیرد، کار در آن شرکت را لذت بخشتر میکند.
جالب است بدانید ذینفعان یک برند فقط مشتریان نیستند، بلکه کارمندان نیز در این گروه قرار میگیرند. ما باید به این واقعیت آگاه باشیم که تعامل انسانی، اساس تجارت است و کارکنان اولین خط ارتباطی هر برند و در واقع اولین سفیران آن هستند. کارمندانی که ارتباط خوبی با برند دارند، این درک را برای مشتریان و شرکایی که با آنها در تعامل هستند، تداوم میبخشند. این همچنین میتواند به رهبری بهتر، مشارکت بیشتر و محصولات و خدمات بهتر را در پی داشته باشد.
ایجاد اعتماد در بازار
برندها اعتبارساز هستند. برند به هر طرفی حرکت کند جریان ساز میشود و به موضوع مورد نظر اعتبار میبخشد. برندها از تامینکنندگان ارزانتر میخرند چون اعتبار تامین کننده به فروش به برند است. همچنین به مشتریان گرانتر میفروشند چرا که نزد مشتری اعتبار دارند و مشتری بابت اعتبار برند، حاضر به پرداخت بیشتر است.
چگونه برندسازی کنیم؟
این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که ساخت برند در یک شب ممکن نیست و لازم سالها و برای یک مدت طولانی برای آن وقت و هزینه صرف کنید؛ اما در هر نقطه از مسیر که باشید، یک اشتباه کوچک میتواند تمام آنچه را که ساختهاید، خراب کند و شما را باز به نقطۀ صفر برگرداند. در بدترین حالت، برای همیشه حمایت و جایگاه خود را در بین مردم از دست خواهید داد.
برای جلوگیری از این اتفاق، باید استراتژی خود را بر پایهی اصول درست و صحیح بنا کنید و قدمهای ابتدایی مراحل برندینگ را بهدرستی بردارید. در این صورت، برندی قدرتمند میسازید که در برابر هر اتفاقی مقاوم بوده و بهراحتی اعتبار خود را از دست نمیدهد. در ادامه به معرفی مراحل اولیه برندسازی خواهیم رفت.
هدف کسبوکار خود را تعیین کنید.
هر برند موفقی یک هدف قدرتمند و متمرکز دارد. این هدف همیشه مبنای تلاشها و فعالیتهای کسبوکار قرار میگیرد، اجازه نمیدهد از مسیر درست خارج شود و در نگرش مشتریان، کارمندان و بازار نسبت به آن تأثیر میگذارد.
رقبای خود را بشناسید.
با شناخت رقبا متوجه میشوید که چه جایگاهی در بازار دارید و باید به کجا برسید؛ همچنین نقاط تمایز و قوت خود را کشف میکنید و میتوانید برای قانعکردن مخاطب، روی آنها مانور دهید.
مخاطب هدف خود را تعیین کنید.
تمام کسبوکار شما حول مخاطب میچرخد؛ مأموریت و پیام شما را رفتارها، نیازها و سبک زندگی او مشخص میکنند. نمیتوان همۀ مردم و بازار را مشتریان خود دانست و رضایت تمام آنها را جلب کرد؛ بنابراین باید بخشی از بازار را انتخاب کنید.
یا میتوانید مخاطب ایدئال خود را بسازید. از خود بپرسید میخواهید چه کسی مشتری شما باشد و این شخص از چه ویژگیها و عادتهای رفتاریای برخوردار است. سپس، براساس همین پرسونا، استراتژیهای بازاریابی خود را تدوین کنید.
چشمانداز خود را مشخص کنید.
داشتن یک چشمانداز مشخص به شما کمک میکند تصمیمهای درستی بگیرید و فرایندهای هدفمندتر و مؤثرتری تعریف کنید.
صدا و لحن برند خود را پیدا کنید.
صدا و لحن برند نحوۀ ارتباط او با مشتریان را تعیین میکند. صدای شما تداعیگر شخصیت کسبوکارتان است؛ شخصیتی مهربان، شوخ یا پرقدرت و جدی. این صدا باید در تمام رسانهها ثابت باشد؛ بهگونهای که وقتی کاربر محتوا یا تبلیغی از شما دید، شخصیتی که دارید که در ذهنش شکل بگیرد. درست مثل وقتی که با شمارهای ناشناس به دوستمان زنگ میزنیم و او از صدا ما را میشناسد.
برای پیداکردن صدای مجموعۀ خود لیستی از ویژگیهای آن تهیه کنید؛ چند سال دارید؟ آیا به ماجراجویی علاقه دارید؟ یا بسیار مهربان و دلسوز هستید و مدام در رویدادهای خیرانه شرکت میکنید؟
پیام و داستان شخصیت خود را خلق کنید.
خلق پیام و داستان شخصیت شما یکی از مراحل برندسازی به حساب میآید که از اهمیت زیادی هم برخوردار است. داستان شرکت شما باید روایتی منسجم و احساسی از یک قهرمان باشد و محتوای آن موارد زیر را در بر بگیرد:
- این فرد، چه نوع تیپ شخصیتیای دارد؟
- چگونه ایدۀ اولیه در ذهن او شکل گرفت؟
- او برای رساندن مجموعه به نقطۀ فعلی، با چه چالشهایی دستوپنجه نرم کرده است؟
- چه احساساتی را در رویارویی با شرایط مختلف تجربه کرده است؟
این قهرمان در پایان پیام داستان را میگوید و توضیح میدهد که از تمام این فرازونشیبها چه درسی گرفته است.
هویت بصری کسبوکار را بسازید.
میخواهید مشتریان، شما را با چه عناصر بصری و المانهای گرافیکی بشناسند؟ در این مرحله، با طراحی اجزای زیر، چهرۀ ظاهری هویت خود را میسازید:
- لوگو؛
- پالت رنگی انتخابشده؛
- تایپوگرافی و فونت؛
- سبک عکاسی و تصاویر.
این المانها باید در تمام بخشهای کسبوکار شما به کار بروند؛ از سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ویدئوها گرفته تا بروشور، بنر چاپی و گزارشات.
یکپارچهسازی انجام دهید.
هویت و تصویر برند خود را در تمام چیزهایی که احتمال میدهید مشتری میبیند، میخواند یا میشنود، منعکس کنید. برای مثال:
- در فروشگاه، لوگو و رنگ سازمانی شما را ببیند، صدای شما را بشنود و در مأموریت شما مشارکت کند.
- در سایت بتواند چشمانداز، مأموریت و داستان شما را بخواند؛ همچنین عناصر بصریتان را پیش روی خود ببیند و با خواندن مطالب، لحن شما را دریابد.
ثابت بمانید.
شما باید به مفاهیم و ویژگیهای برند خود وفادار باشید و آنها را مدام تغییر ندهید. این ناهماهنگی مشتریان شما را گیج میکند و هربار، ساخت برند را دشوارتر از قبل میسازد.
کارمندان شما هم نقشی اساسی در این ثبات دارند. همانطور که اشاره کردیم شیوۀ چتها، گفتوگوهای تلفنی یا حضوری، خلق محتوا و اجرای فرایندها، همگی، بازتابدهندۀ فرهنگ و هویت شرکت هستند. اگر مشتری در هر قسمت، پیام متفاوتی دریافت کند، سردرگم میشود؛ به همین دلیل، هماهنگسازی و همراهساختن آنها بخش مهمی از مراحل برندسازی و ایجاد ثبات محسوب میشود.