مهمترین معیارها برای ارزیابی موفقیت فروشگاههای اینترنتی
صاحبان مشاغل آنلاین چگونه و با چه معیارهایی باید بفهمند که فروشگاه اینترنتی آنها در مسیر درستی قرار دارد؟ چگونه باید موفقیت کمپینهای بازاریابی دیجیتال و استراتژیهای سئو را ارزیابی کنند؟ به کدام دادهها توجه کنند؟ کدام داده ها نباید مهم باشند؟ به غیر از میزان فروش فروشگاه های اینترنتی، آیا معیار دیگری برای ارزیابی میزان موفقیت آنها وجود دارد؟
دسترسی و امکانات کسبوکارهای جدید به انواع دادهها در عصر تجارت الکترونیک را نمی توان با کسبوکارهای سنتی مقایسه کرد. فروشگاههای آنلاین هیچ مشکلی در جمع آوری انواع دادهها ندارند. در بازار و برای کمک به کسبوکارها، انواع نرم افزارها ارائه شده است. اغراق نیست اگر بگوییم صاحبان کسبوکارهای اینترنتی دادههای بسیار بیشتری از آن چه برای ارزیابی و تصمیم گیری نیاز دارند در اختیار دارند.
بنابراین، سوال مهمی که مطرح میشود این است که کدام داده مهمتر است؟ یعنی کدام دادهها باید ملاک باشند؟ در این مطلب با ما همراه باشید تا مهمترین معیارها برای ارزیابی موفقیت فروشگاههای اینترنتی را با شما عزیزان در میان بگذاریم.
مهمترین معیارهای ارزیابی موفقیت فروشگاههای اینترنتی
اگر وب سایت فروشگاهیتان در سطح قابل قبولی قرار داشته باشد، معیارهای مختلفی وجود دارند که آن را در مسیر موفقیت و رشد قرار دهند. فرقی نمی کند که کسبوکارتان چقدر بزرگ یا کوچک باشد یا حتی آن را به تازگی راه انداری کرده باشید. شما باید معیارهای زیر را به دقت زیر نظر داشته باشید تا سلامت کسبوکار خود را بررسی کنید.
نرخ تبدیل به فروش
نرخ تبدیل به فروش نشان میدهد که از تعداد کاربرانی که از فروشگاه بازدید میکنند، چه تعداد از آنها از فروشگاه خرید میکند. به منظور محاسبه این معیار فقط لازم است تعداد کاربرانی که دریک بازه زمانی از فروشگاه خرید کردهاند را تقسیم بر تعداد کل بازدید کنندگان از فروشگاه در همان بازه زمانی شود. ابزارهای تجزیهوتحلیل گوناگونی به منظور محاسبه این نرخ وجود دارد. طبق آمار انتشار یافته، نرخ تبدیل به فروش معمول از 1 تا 5 درصد است.
به عنوان مثال، اگر سایت شما در یک هفته 1500 بازدیدکننده داشت و تنها 30 نفر از آنها تمام مراحل را طی کرده و چیزی از سایت خریداری کرده اند، نرخ تبدیل سایت فروشگاهی شما 2 درصد است. طبیعی است که هر چه نرخ تبدیل بالاتر باشد بهتر است. اما چیزی که نرخ تبدیل را به یک معیار مهم تبدیل می کند، نرخ بالای آن نیست. چرا که برای مثال نرخ تبدیل سایت فروشگاه لوازم خانگی با نرخ تبدیل سوپرمارکت آنلاین متفاوت است. همچنین جغرافیایی که فروشگاه در آن فعالیت می کند نیز باید در نظر گرفته شود.
ثابت نگه داشتن نرخ تبدیل مهمتر از افزایش آن است. یعنی اگر نرخ تبدیل فروشگاه لوازم ورزشی کمتر از 2 درصد باشد جای نگرانی دارد و باید به دنبال علل کاهش نرخ تبدیل بود. همچنین لازم به ذکر است که بحث در مورد بهبود نرخ تبدیل بسیار گسترده و مفصل است. با این حال، صاحب کسب وکار، سئو و تیم بازاریابی دیجیتال باید نسبت به نرخ تبدیل کمتر از متوسط حساس باشند و در عین حال برای افزایش نرخ تبدیل تلاش کنند.
ترافیک سایت
یکی دیگر از معیارهای معیارهای ارزیابی موفقیت فروشگاههای اینترنتی ترافیک سایت است. اگر کسی از سایت فروشگاه بازدید نکند، چگونه میتوان بازدید کنندگان سایت را به خریدار تبدیل کرد؟ بدون بازدیدکنندگان سایت، هیچ تبدیل و نرخ تبدیلی وجود نخواهد داشت. به همین دلیل، ترافیک سایت، که تعداد بازدیدکنندگان سایت است، یک معیار بسیار بسیار مهم است.
ترافیک لزوماً به معنای فروش بیشتر و نرخ تبدیل بالاتر نیست، زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که همه بازدیدکنندگان به خریدار تبدیل شوند. با این حال، وب سایتهای فروشگاهی باید ترافیک بالایی داشته باشند. بازدیدکنندگان بیشتر به این معنی است که مشتریان بالقوه بیشتری کسبوکارتان را میشناسند و در نهایت ممکن است روزی خریدار شوند. علاوه بر این ترافیک بالای سایت نیز به برندسازی کسبوکار کمک میکند. حال شاید برای شما سوال پیش بیاید که چگونه ترافیک سایت را افزایش دهیم؟ کوتاهترین و سریعترین راه، سئو سایت فروشگاهی است. بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو چیزی است که سایت فروشگاهی شما را در معرض دید قرار میدهد.
یکی دیگر از راههایی سبب میشود ترافیک سایت شما افزایش یابد استفاده از بازاریابی شبکههای اجتماعی برای کسبوکارهای آنلاین است. به این صورت که دیجیتال مارکتینگ کاربران را از شبکههای اجتماعی یا دیگر پلتفرمها و وب سایتها به سمت سایت فروشگاه شما هدایت میکند.
هزینه جذب مشتری (CAC)
سئو و بازاریابی دیجیتال هزینه دارد. در واقع، معرفی کسبوکارها به کاربر و هدایت او به وب سایت فروشگاه هزینهبر است. سومین معیاری که صاحب سایت فروشگاهی باید به آن توجه کند این است که هزینهی ورود هر مشتری به سایت چقدر است.
توجه داشته باشید که هزینه صرفاً مبلغ صرف شده برای تبلیغات نیست، بلکه شامل کلیه هزینههای حقوق کارمندان، هزینههای نگهداری وب سایت و … را نیز شامل میشود.
زمانی که کسبوکار اینترنتی در مسیر رشد قرار میگیرد، به این معناست که میخواهد خود را به کاربران بیشتری معرفی کند و مشتریان بالقوه بیشتری را به وب سایت بیاورد. پس باید برای کسبوکارش هزینه بیشتری بکند تا مشتری جذب کند و همچنین بتواند مشتری را حفظ کند.
از سوی دیگر، هر چه هزینه جذب مشتری کمتر باشد، بهتر است. صاحبان کسبوکارهای مختلف بسته به نوع فعالیتشان، راه حلهای متفاوتی برای پایین نگه داشتن این هزینه دارند.
یکی از بهترین راه حلها بازاریابی شبکههای اجتماعی است. زیرا با انواع بازاریابی در بازاریابی شبکه های اجتماعی (مانند اینفلوئنسر مارکتینگ، بازاریابی اینستاگرامی و …) میتوان به چندین هدف دست یافت. کمک به سئو و افزایش ترافیک سایت، برندسازی، آگاهی از برند و جذب و حفظ مشتریان از جمله اهدافی است که کسبوکارها با صرف هزینه در بازاریابی شبکههای اجتماعی به آن دست مییابند.
ارزش طول عمر مشتری (CLV)
از دیگر معیارهای ارزیابی موفقیت فروشگاههای اینترنتی ارزش طول عمر مشتری است. معیار سوم و چهارم به هم مرتبط هستند. در تجارت الکترونیک، تبدیل مشتری به مشتری وفادار بسیار مهمتر و تعیین کنندهتر از جذب مشتری است. یک وب سایت فروشگاهی به مشتریان وفادار نیاز دارد. یعنی مشتری جذب شده را برای خودش نگه دارد و کاری کند که بارها و بارها به سایت سر بزند و از آن خرید کند.
معیار چهارم رقمی است که نشان میدهد مشتری در مدت زمانی که به برند وفادار میماند و با آن تجارت ارتباط برقرار میکند چقدر برای کسبوکار سودآور خواهد بود. این بدان معناست که او چقدر می تواند از تجارت خرید کند.
صاحبان مشاغل آنلاین باید CAC را از CLV کم کنند. ارزش این دو معیار در اینجا مشخص میشود. اگر سود باقیمانده خیلی کم باشد به این معناست که وب سایت فروشگاه در مسیر درستی قرار ندارد.
میانگین ارزش سفارش
هر مشتری به طور متوسط چقدر از فروشگاه اینترنتی خرید میکند؟ هر چه این عدد بیشتر باشد، برای کسبوکارهای آنلاین بهتر است و نشان میدهد که فروشگاه اینترنتی توانسته مشتریان را راضی نگه دارد.
میانگین ارزش سفارش (قیمت) عددی است که از تقسیم کل درآمد بر کل سفارشات به دست میآید. فروشگاههای آنلاین به دنبال راهحلهایی هستند تا مشتریان را وادار به خرید اقلام بیشتر یا گرانتر کنند. این سایتها معمولا از ترفندهایی برای متقاعد کردن مشتریان برای خرید بیشتر استفاده میکنند، مانند: ارائه محصولات مشابه، قیمتگذاری و فروش بستهای محصولات (باندلینگ)، برگزاری جشنوارهها و تخفیفهای فصلی.
صاحبان مشاغل باید معیارهای 3، 4 و 5 را با هم در نظر بگیرند. به این ترتیب، میتوانند تصویر تقریباً کاملی از مشتریان فروشگاه، رفتارهای آنها و وضعیت کسبوکار خواهند داشت.
سخن پایانی
اگر شما هم به کسبوکار خود اهمیت میدهید و قصد دارید روز به روز بیشتر در مسیر رشد و ترقی قرار بگیرید باید به صورت پایهای و تخصصی اصول آن را فرا بگیرید. ما در این مطلب به صورت مختصر به توضیح برخی معیارها برای قرار گرفتن در فروشگاه آنلاینتان در مسیر موفقیت پرداختیم. امیدواریم از آن استفاده کافی را برده باشید.